زندگی نامه پیامبر رحمت ،رسول مهربانی ها حضرت محمد (ص) - درخصوص زندگی پربار پیامبر اسلام(ص) تابحال کتب مختلف و مقالات فراوان نوشته اند و هرکدام با آنها آشنایی داریم آیا تابحال فکر کرده ای چرا شخصیت بزرگوارش ستودنی است ؟ چه ویژگی هایی در ایشان است که ممتازشان نموده است ؟ آیا فکر کرده ای چرا خداوند سبحان ایشان را مایه رحمت برای کل جهانیان معرفی فرموده اند؟ آیا در خصوص تهمت های ناروایی که بعضی از فراد لاییک و بی دین در خصوص ایشان زده اند تحقیق کرده ای؟آیاباخودت در خلوت فکر کرده ای چرا جهان سلطه در پی ارائه تصويری خشن از مظهر رحمه للعالمين است؟. کسی که در 1400 سال پيش بشريت را از تاريکي و جهل به نور هدايت رهنمون بود، عالي ترين معيارهاي حقوق بشر را از سرچشمه وحي به انسانها و جوامع ارائه نمود، حقوق زنان را ارج نهاد و کودکان را امنيت و شخصيت بخشيد. و خیلی مسایل دیگر در این مقال سعی کرده ام با تحقیق در کتب مختلف و بررسی کلی با زبانی ساده و بدون شعار واقعیتها را بازگو کنم و اظهار نظر و داوری رابه عقل ودلت واگذار میکنم تو خود نتیجه بگیر و در شناختت تدبر کن و به حقیقت اگر رسیدی راه درست را انتخاب کن و پیش برو که در اینصورت به هدایت میرسی .ابتدا با هم نگاهی به دوران قبل از میلاد پیامبر(ص)میکنیم باید بدانیم آن زمان اوضاع و احوال عربستان چگونه بود تا بتوانیم درمورد شخصیت خاص ایشان بهتر فکر کنیم.
دوره جاهلیت :قبل ازظهور اسلام، مردم سراسر جهان از نظر عقايد و افكار، شؤون فردى و اجتماعى در وضع اسف انگيز و نكبت بارى بسر مى بردند. گر چه همه ى نقاط عالم، در وضعى كاملا يكسان نداشتند ولى به طور كلى مى توان گفت: كه همه ى مردم دنيا در انحراف هاى فكرى، پندارهاى موهوم، سنت هاى غلط اجتماعى، خرافات و افسانه ها و گرفتارى هاى اجتماعى واخلاقى باهم شريك بودند! پيش از ظهور اسلام، يهوديان، دين موسى(عليه السلام) را تغيير دادند واصول آن را به صورت خشك و جامدى درآوردند و روح ماديگرى در زندگى مردم رخنه كرده بود و متأسفانه، مسيحيت هم كه براى تهذيب اخلاق و پاك ساختن روان مردم از آلودگى ها آمده بود (و بنيان گذار آن عيسى مسيح (عليه السلام)اين وظيفه را از جانب خداوند به عهده داشت) از طرف پدران روحانى تغيير ماهيت يافت و دكانى شد براى سوداگرى اكثريت پدران روحانى مسيحى. و نيز، چون فاقد قوانين كامل براى سيستم هاى اجتماعى بود از نجات و رهبرى همه جانبه ى مردم عاجز ماند. در نتيجه ى اين اوضاع بود كه مردم جهان در موهوم، سنت هاى غلط اجتماعى، خرافات وافسانه ها و گرفتارى هاى اجتماعى و اخلاقى باهم شريك بودند! آتش فساد و تباهى مى سوخت... خرافات و اوهام، به عنوان «مذهب»! بر مردم حكومت مى كرد: دو گانه پرستى و تثليث، بر مردم تحميل شده بود و گروه بسيارى نيز بت، آتش، گاو و ستاره را مى پرستيدند و از همه شرم آورتر پرستش آلات تناسلى زن و مرد بود كه رواج كامل داشت و همين فساد و انحطاط اخلاقى و معنوى كه برهمه جاسايه افكنده بود، موجب نادرستى ها، تاريكى ها، و انحراف هاى جامعه ى بشريت گشته و خون ريزى، آدم كشى، ظلم و تعدى را در سراسر جهان گسترده و در واقع بشريت در پرتگاه سقوط ابدى قرار گرفته بود! ــــــــــــــــــــــــــــــــــ جهان آن روز يک واحد جغرافيايي شامل ايران، روم، يونان، مصر، حبشه، يمن و شبه جزيره عربستان است. اين واحد جغرافيايي محل ظهور اديان توحيدی است. تمدن هايی چون هند و چين نيز در آن زمان به فعاليت و فرهنگ سازي مي پرداختند . وضع سياسي جهان قبل از بعثت پيامبر اعظم (ص) به شکل بندي قدرت هاي تاثيرگذار وقت اشاره دارد. دو قدرت اصلي جهان آن روز ايران و امپراتوري روم شرقي مي باشد. ايران و روم کانون هاي اصلي قدرت در جهان آن روز بودند که در سايه آنها قدرت های درجه دومی چون مصر و يمن به ابراز وجود می پرداختند. عربستان كه «سرزمين سوخته»اش ناميده اند. وضع عجيبى داشت: بيابانهاى تفتيده و درّه ها و تپه هايى از ريگ را عربستان مى ناميدند! كه نه آبى داشت و نه گياهى... خارهاى تيز و داغ بيابانى را در آنجا «گياه» مى ناميدند..اين شبه جزيره به علت شرايط طاقت فرساي صحرا از قبيل گرما و کم آبي جاذبه حکمراني براي قدرت هاي وقت ندارد. وضع سياسي صحرا بی دولتی است، کانون اقتدار قبيله مي باشد و امنيت فرد در سايه يک قبيله حامي تامين مي گردد از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم حضرت محمد(ص) یعنی حدود 150 الی 200 سال را دوران جاهلی می نامند. به تمام اعمال خلافي كه در نتيجه جهل يا عدم حاكميت عقل بر قواي انساني انجام مي يابد عمل جاهلي گفته مي شود وجاهلیت به معنای علم نداشتن نیست بلکه به معنای بی دینی و گمراهی و نداشتن اخلاقیات زیباست مردمي كه در عصر قبل از بعثت پيامبر (ص) زندگي ميكردند به خدا و پيامبر و شرايع آسمانی جاهل بوده و تفاخر به آبا و اجداد خود نموده و با كبر و غرور و تعصب هاي غلط قبيله اي زندگي ميكردند که به انهامردم جاهلي می گفتند. بر اين اساس مي توان گفت از نظر قرآن و روايات عصر جاهليت ، دوران متصل به ظهور اسلام، بوده است. چون در آن مقطع زماني در تمام زمينه ها به جاي حق، باطل حاكميت داشته است يعني مردم بت پرستي ميكردند و گذران زندگي آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال ديگران تداوم پيدا ميكرد. افتخار و فضيلتهاي آنها در خونريزي بيشتر حميت و تعصب كوركورانه و پايمال سازي حقوق ديگران خلاصه ميشد. اموري چون قماربازي و شراب خواري و زنا و بي عفتي و... قبيح به حساب نميآمدند. بدین ترتیب که قمار و شرط بندیهای زشت تفریح مورد علاقه مردم بود.مشروب برتمام سفره ها و مجالس بود و ازارهای فراوان مستی ان دامنگیر مردم بود .زنا و روابط نامشروع با محارم و معشوقه های الوده کاملا مجاز و عرف بود.به گواهي بسياري از مورخان تعداد افراد باسواد و با فرهنگ در مكه و مدينه از تعداد انگشتان دست تجاوز نميكرد و حتي خواندن و نوشتن مقارن ظهور اسلام در ميان قريش رواج پيدا مي كردابن خلدون ميگويد: اعراب در ابتدا هيچ علم و صناعتي را نمي دانستند و اين به اقتضاي زندگي ساده و بدوي آنها بود... در ابتدا اقوام عرب تعليم و تاليف و تدوين را نمي شناختند و به سوي آن نمي رفتند و حاجت و نيازي هم به آن پيدا نميكردند... بي سوادي در آن دوران همگانی بود زن در جاهللیت هیچ مقام مستقل و والایی نداشت، بلکه تابع مرد بود. زن قابل تملک بود و به ارث میرسیدو به عنوان یک ظرف انتقال مورد توجه قرار گرفت که مردان قبیله را باید بزاید. زنده به گور کردن دختران از دید جاهلیت براي دچار نشدن به ننگ و به خاطر عدم توانایی زنان در جنگیدن و شمشیر زدن کاملاً موجه جلوه . مرد در جاهلیت، حق فروش، قتل، ضرب، شتم و هر رفتار دلخواهی را با زن خود داشت.خرافه پرستی بسیار شایع بود و نادانی در اینمورد به اوج رسیده بود مثلا هرگاه دچار خشکسالی می شدند درختهائی مانند «سلع» و «عشر» را که چوب آنها آتش زیادی داشت می کندند وقسمتی از آنرا بر دم گاو می بستند و آنرا آتش زده و آن گاو زبان بسته را به بالای کوه می بردند و معتقد بودند که با اینکار توجه خدای را برای نزول باران جلب می کنند و مانند اینکه اگر شخص بزرگ و کریمی از آنها از دنیامی رفت شتر او را می آوردند و سر آن حیوان را به عقب برگردانده و محکم می بستند و او را در گودالی بدون آب و علف می انداختند تا به همان حال جان دهد. و گاه می شد که پس ازمرگ آن حیوان جثه اش را می سوزاندند و یا آنکه پوستش را کنده و از گیاهی موسوم به «تمام» آنرا پر می کردند و معتقد بودند که اینکار سبب می شود تا آن مرد پس از اینکه محشور می شود سواره باشد و مرکب داشته باشد... و یا اینکه اگر کسی از آنها به شهر یا قریه ای «وبا» خیزمی رفت از ترس آنکه دچار وبا و یا اجنه نشود پیش از ورود بر دم دروازه آن شهر ایستاده و صدائی همانند صدای خران می کرد واستخوان خرگوش به گردن خود آویزان می کرد و عقیده داشتندکه با اینکار از شر وبا و جنیان در امان خواهد ماند... و یا اینکه فرزندان خود را برای آنکه دچار جنون و یا ارواح خبیثه نشوندسرتا پا نجس کرده و یا کهنه آلوده به خون حیض و یا استخوان مردگان را بر او می آویختند نظام قبیلگی انان نزاع و جنگ برسر ماندن بود برسر کوچکترین مسئله جنگهای بزرگی براه می انداختند که سالها طول میکشیداین جنگها را ایام العرب نامیده اند . انان به همه جا حمله میکردند و حد مرزی نداشتند . بهداشت و پاکیزگی بسیار جزئی و طهارت را رعایت نمیکردند.. (پیامبر اسلام فرمودند جاهلیت دومی وجود دارد که دراینده بوجود میاید ) با ماهمراه باشیدان شاا در مطالب اینده در بحث امام مهدی عج پیرامون ان بحث میکنیم. (ادامه زندگی پیامبر(ص) درقسمت نسب ایشان مطالعه شود)
تاریخ ایجاد: 1397/12/22 9:08:27