فارسی/ English/ عربی
یا هادیَ المُضِلّین
O you who guides those that have gone astray
ای کسی که گمراهان را هدایت می کنی
×
×

شیطان

شیطان یکی از موجودات شگفت انگیز خداوند سبحان است که همه ادیان آن را باور دارند

همه ما با شیطان کمابیش آشنایی داریم میخواهیم شناخت بیشتری از این موجود شگفت انگیز پیدا کنیم اول باید اعتقاد داشته باشیم که او یک واقعیت هستی است و درتمام ادیان الهی وجودش ثابت شده است و ما باید اورا بهتربشناسیم. خداوند سبحان در ابتدای خلقت موجودات ابتدا ملائکه را از نور آفرید و به آنها قوای عقل و شعور داد ولی هوی و هوس عطا نکرد سپس ج نیان را از آتش آفرید که به آنها قوای عقل و شعور و هوی وهوس عطا فرمود سپس انسان را از گل آفرید و قدرت عقل و شعور و هوی و هوس را به او نیز عطافر مود. اما قبل از خلقت انسان درطایفه جنیان شخص بنام حارث بود که بسیار عبادت میکرد و بندگی زیبایی داشت و در عالم بقدری مقامش بالا رفت که در صف ملائکه قرار گرفت یعنی فرشته نبود ولی در مقام انها بود .او دربین ملائکه بقدری عبادات قبول شده داشت که اورا عزازیل نامیدند یعنی کسی که عزیز شده است همه در باره او تعریف میکردند او در آسمان اول هزارسال عبادت کرد و به اسمان دوم راه یافت و در انجا هم همینطورتا بعد از 6هزار سال عبادت به اسمان هفتم رسید و در صف فرشتگان مقرب و خاص پروردگار سبحان درآمد تاجاییکه برمنبر میرفت و برای ملائکه سخنرانی میکرد.یکروز دید در اسمان هفتم لوحه ای قرارگرفته که برآن نوشته شده است <نزد ما بنده ای است که اورا گرامی داشته ایم اگر اورا به کاری وادار کنیم سرپیچی میکند و به لعنت ابدی دچار میشود > عزازیل با تعجب پرسید اسم این بنده چیست ؟ندا آمد اسمش ابلیس است و عزازیل شروع به لعنت کردن او کرد و سالها در عباداتش اورا لعنت میکرد .یک روز دیگر لوحه ای را دید که بر آن نوشته شده :<اعوذبالله من الشیطان رجیم > بازپرسید این شیطان کیست که رانده پروردگار محبوب من است اگر بشناسمش هلاکش میکنم ؟پرورگا رفرمود: عجله نکن بزودی معرفی میشود.یک روز در اسمان هفتم هیاهویی برپاشد و لوحه ای آمد که < یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی دچارمیشود > ملائکه نگران بودند پیش عزازیل رفتند و خیلی اصرار کردند که برایشان دعا کند که انها مشمول ان نفرین نشوند و عزازیل برایشان دعا میکرد ولی جالب اینکه برای خودش دعا نکرد و میگفت من با این همه عشق و نزدیکی به معبودم هیچوقت اورا ناراضی نمیکنم و مورد نفرین و لعن قرار نمیگیرم. مدتی گذشت یک روز خداوند سبحان فرمود میخواهم بهترین موجود و اشرف مخلوقاتم را خلق کنم عزازیل گفت این موجود ازچیست ؟فرمودند اززمین. او نگران شد و میگفت میترسم این موجود نافرمانی خدا کند درحقیقت به اسم خیرخواهی حسادتش را مخفی کرد. تااینکه پروردگار سبحان از گل بدبویی حضرت ادم را خلق کرد روایت است از 40 سال تا 1000سال این جسم بدون روح خلق شد عزازیل هرروز کناران میرفت و مدتهابه او نگاه میکرد میگفت این گل بدبوی زشت میخواهد اشرف خلایق شود؟ مگه میشود از من نزد خدای من محبوبتر بشود؟ عبادات زیباتر داشته باشد؟؟تا اینکه روز موعود رسید وخداوند از روحی پاک در کالبد انسان دمید و حضرت آدم (ع) جان گرفت .سپس به ملائکه فرمود به او سجده کنید همگی به او سجده کردند ولی عزازیل قبول نکرد و گفت من فقط در مقابل تو سجده میکنم او فقط یک گل بدبو ست ولی من از آتشم و در این زمان نامش تغییر یافت و ابلیس براو نام نهادند ابلیس یعنی < ازرحمت خداناامیدشده و شرور>ابلیس به خداوند سبحان عرض کرد من از آتشم ،گویند اولین کسیکه کلمه من را بکار برد ابلیس بود وتا قبل از این ملائکه لفظ بنده را در مقابل خداوندسبحان بکارمیبردند. و گویند او همچنان اولین کسی بود که مقایسه دیگران را با خود کرد که من از آتشم ولی اواز گل بدبو ،خلاصه ابلیس در مقام تکریم پروردگار بر نیامد لذا خداوند سبحان بر او غضب کرد و دستور داد از صف ملائکه خارج شود و از اسمان بیرون رود ودر اینجا نام شیطان براو نهادند شیطان از شططه به معنای<هرموجودی که تمرد و سرکشی کند و خبیث باشد است> و یک صفت است که میتواند هر کسی به آن صفت بد برسد. شیطان به خاطر 6000سال عبادت از خداوند مزدش را خواست و گفت به من فرصت بده تا ادم و فرزندانش را باخودم همراه کنم خداوند سبحان فرمود تا یک زمان مشخص فرصت داری و هرکس از بندگانم با تو همراهی کنند همه شمادر قیامت وارد جهنم میشوید.و او برای موفقیت خود قسم خورد که همه تلاشش را برای نابودی انسان بکند. و او تا بحال بر قسم خود استوار ماند و ایکاش ما انسانها در مقام مبارزه با و بندگی قسم خورده و استوار میماندیم و ایکاش عجب و غرور و حسادت که منشا بدبختی هاست را بشکنیم و با آن خودرا هلاک نکنیم.

تاریخ ایجاد: 1398/02/06 17:47:00
دسته بندی: پیشوایان آسمانی
*
*
*